سفر یک روزه ما از 2 تا 3 مرداد 1399، سفری در دل طبیعت استان چهار محال بختیاری بود؛ سفری که حدود پانزده ساعت کوهنوردی یک روزه داشتیم که از دل تنگه ای زیبا و سرسبز به یخچال طویلی به طول چهار کیلومتر منتهی می شد و با پیمایش این دره و یخچال به پای مخروط بلندترین قله رشته کوه زردکوه در ناحیه زاگرس میانی یعنی قله کلونچین یا کلونشین، با ارتفاعی حدود 4220 متر از سطح دریا میرسیدیم.
رشته کوه زرد کوه، قله کلونچین و موقعیت آن
رشته کوه زرد کوه که به گویش محلی کوه زرد هم گفته می شود قسمتی از رشته کوه زاگرس میانی در غرب استان چهارمحال بختیاری است. چند قله بالاتر از ارتفاع 4000 متر در این رشته کوه وجود دارد. قلل معروف این رشته کوه عبارت اند از کلونچین، هفت تنان، شاه شهیدان، دو زرده و قلل متعددی مانند چری، چالمیشان، آب سفید و غیره...
رشته کوه زرد کوه به طول بیش از صد کیلومتر و با پهنایی حدود 15 کیلومتر و هم جهت با امتداد کلی رشته کوه زاگرس یعنی از شمال غربی به جنوب شرقی قرار گرفته است.
در سمت جنوبی رشته کوه زرد کوه، رود بازُفت جریان دارد، در حالی که در سمت شمالی آن، رود کوهرنگ جریان دارد. رود کوهرنگ همان رودی است که یکی از سرچشمه های رود کارون بوده است ولی اکنون آب این رود از طریق تونل های شماره یک و شماره دو کوهرنگ به سرچشمه رود زاینده رود هدایت میشود.
جاده ای که شهرکرد را به استان خوزستان متصل میکند از فراز گردنه ای در رشته کوه زرد کوه می گذرد، این جا همان گردنه معروف، معروف به گردنه چری در جاده ای است که از دشتک بازفت در استان چهارمحال بختیاری تا شهرستان اندیکا و مسجد سلیمان در استان خوزستان ادامه دارد. از دیگر ویژگی های رشته کوه زرد کوه آن است که طویل ترین یخچال های کوهستانی کشور در این رشته کوه قرار دارد. قله کلونچین یا کلونشین بلندترین قله رشته کوه زرد کوه محسوب میشود.
موقعیت قله کلونچین در سمت جنوب سد و تونل دوم کوهرنگ و همینطور در سمت جنوب شهر چلگرد در استان چهارمحال و بختیاری میباشد.
مسیر دسترسی و صعود به قله کلونچین
برای صعود به قله کلونچین باید ابتدا خود را به محل سد و تونل دوم کوهرنگ برسانید. مبدا دو تا از مسیر های صعود به کلونچین در نزدیکی همین محل قرار دارد. مسیر دره شرقی کوه که به نام تنگه کول خدنگ یا تنگه کلونچین نامیده میشود و همین طور مسیر یال و پناهگاه خرسان که یال شرقی کوه محسوب میگردد، مسیرهایی هستند که مبدا پیمایش ما از نزدیکی سد و تونل دوم کوهرنگ شروع میشود. مسیر کول خدنگ، مسیری زیبا برای صعود به قله کلونچین است.
شما در ابتدای این مسیر، دیواره های رفیع و شگفت کوه با نماهای زرد و قهوه ای و صخره هایی یکپارچه و عظیم را شاهد خواهید بود و در ادامه مسیر دره از مجاورت گیاهان و سبزه ها حرکت خواهید کرد تا سرانجام به یخچال های طویلی برسید که سرتاسر دره را پوشانده و کیلومترها از روی یخچال ها پیمایش کنید. البته وجود این یخچال ها بسته به میزان برف و بارش های سالیانه دارد و ممکن است در سال های مختلف میزان یخچال تغییر کند به گونه ای که برای مثال در تابستان دو سال قبل یعنی 1397 به علت گرما و خشکسالی اثری از یخچال ها باقی نمانده بود اما در صعود امسال ما در سوم مرداد 99 مجبور شدیم که حدود 4 کیلومتر از روی یخچال های ممتدد و یکدست مسیر دره شرقی پیمایش کنیم تا به محل پایین مخروط قله کلونشین برسیم. علاوه بر آن در ابتدای تنگه نیز از روی یخچال کوچک و زیبایی گذشتیم که در زیر آن دهانه های بزرگی از یک غار و تونل برفی ایجاد شده بود.
در مسیر صعود به قله کلونشین از طریق یال شرقی، پناهگاهی به نام پناهگاه خرسان ساخته شده و این مسیر بهترین مسیر صعود زمستانه به قله کلونشین هست. چون در فصل زمستان صعود از مسیر تنگه کول خدنگ با مخاطراتی مانند سقوط بهمن همراه میباشد.
مسیر دیگر صعود به قله کلونچین، صعود از یال شمالی کوه و از طریق جان پناه چال میشان است. این مسیری طولانی برای صعود به کلونشین است که از نزدیکی سد و تونل اول کوهرنگ شروع شده و بعد از فراز و فرودی طولانی سرانجام به جایی در اواسط و یا انتهای دره کول خدنگ منتهی میشود.
از مسیر جان پناه چال میشان به طور معمول برای صعود به قلل مجاور کلونشین مانند قلل چال میشان، دو زرده و شاه شهیدان استفاده میشود و استفاده از این مسیر برای صعود به قله کلونشین علاوه بر طولانی تر بودن مسیر خطر گم شدن در کوهستان را به علت اشتباه در جهت یابی دره و یال های کوه به همراه دارد.
ماجرای صعود به قله کلونچین
احسان دوست شفیق چند ساله ام پیام داد که همراه یکی دیگر از دوستان عازم صعود به قله کلونچین هستند و اگه تمایل دارم میتوانم همراهشان باشم. از خدا خواسته و با هماهنگی و کسب از همسر عزیز بزرگوار دعوتش را قبول کردم. قبلا همراه با احسان و گروهی از دوستان، صعودی ناقص به قله دو زرده از رشته کوه زردکوه داشتم و اکنون خیلی تمایل داشتم که صعود به قله کلونچین، بلندترین قله رشته کوه زرد کوه را تجربه کنم. به ویژه آن که قبلا هم از زیبایی مسیر این صعود شنیده بودم.
از همان ابتدا تجهیزات و لوازم مناسب برای یک پیمایش بیش از دوازده ساعته را به همراه آوردیم. کفش مناسب کوهنوردی و کرامپون از جمله این تجهیزات بود. " کرامپون به پاشنه های میخ داری اطلاق میشود که به زیر کفش متصل میشود تا بر روی برف های یخ زده لیز نخوریم." احسان نیز یک کلنگ کوهنوردی به همراه آورد. از کلنگ کوهنوردی برای تهیه جای پا بر روی برف های یخ زده استفاده میشه، البته خوشبختانه در طی این صعود، نه به کرامپون و نه به کلنگ احتیاجی پیدا نکردیم، چون هر چند کیلومترها بر روی یخچال های طویل صعود و فرود داشتیم اما به دلیل گرمای هوا برف ها نسبتا نرم و دارای فرورفتگی های مناسب بود که خطر افتادن و لیز خوردن را کاهش میداد. هر چند با همه این احوال در موقع برگشت از یخچال ها چند بار لیز خوردم و افتادم ولی خب با مخاطره چندانی همراه نبود.
بعد از ظهر پنج شنبه دوم مرداد 1399 از اصفهان با خودرو احسان عازم مسیر شهرکرد و سپس شهر چلگرد شدیم. هوای اوایل مرداد ماه واقعا گرم بود. از مسیر شهرکرد به چلگرد از شهر باباحیدر هم رد شدیم؛ این شهر کوهستانی که در مجاورت دره ای سرسبز و پر درخت قرار گرفته، یکی از زیباترین شهرک های استان چهار محال بختیاری محسوب میشود. حوالی غروب بود که به نزدیکی شهر چلگرد رسیدیم؛ چند کیلومتر قبل از شهر چلگرد یک جاده فرعی در سمت چپ جاده قرار دارد که با عبور از ارتفاعات کوه کارکنان از طریق یک جاده خاکی کوهستانی به طول 10 کیلومتر به محل سد و ابتدای تونل دوم کوهرنگ میرسد.
برای پارک ماشین در محل سد دوم به دنبال مکانی مطمئن و ایمن بودیم و بنابراین به اولین ساختمانی که در نزدیکی سد دوم کوهرنگ رسیدیم توقف کردیم. اینجا یک ساختمان طویل و قدیمی و متروکه بود که ظاهرا مربوط به احداث تونل دوم کوهرنگ بوده و در حال حاضر خانواده ای عشایری در آن ساکن بودند. پیرمرد عشایری که از قوم بختیاری بود به گرمی از ما استقبال کرد و ما را به اتاق نسبتا بزرگی که در داخل ساختمان داشتند، دعوت کرد تا با چای و نبات از ما پذیرایی کنند. همسر مهربان او هم دبه خنک در اختیارمان قرار داد که آن را از چشمه ای در نزدیکی همین محل پر کرده بود. ساعتی را در کنار خانواده و فامیل عشایری آنها سپری کردیم.
برای استراحت شبانه به محوطه باز جلو ساختمان آمدیم و چادرها را برپا کردیم. در تابستان های این منطقه در زردکوه باید مراقب حشرات موذی مانند عقرب و رتیل و چندپایان دیگر باشید. بنابراین استفاده از چادر محفوظ برای خوابیدن در محیط باز کاملا عقلانی است.
شب هنگام دمای هوای منطقه به گونه ای بود که با یک زیرپوش در داخل چادر خواب راحتی داشتیم. اندکی بعد از ساعت 4 بامداد فردا از خواب بیدار شدیم و بعد از جمع کردن چادر و وسایل، ساعت 5 بامداد بود که با یک کوله سبک به راه افتادیم، هوا تاریک بود و مهتابی هم در آسمان نبود اما در امتداد رود کوهرنگ در حرکت بودیم و از پل روی رودخانه گذشتیم. هر چند در آن موقع نمیتوانستیم چشم انداز رود و مناظر اطراف را مشاهده کنیم ولی تصاویری را که هنگام برگشت از قله از رود کوهرنگ و دریاچه پشت سد یا همان بند کوهرنگ تهیه کردم بسیار زیباست.
درباره رود کوهرنگ
رود کوهرنگ یکی از رودهایی است که از ارتفاعات زردکوه سرچشمه میگیرد و از دامنه های شمالی و شرقی این کوه روانه میشود. این رود در بستر طبیعی خود به سمت منطقه صمصامی روانه شده و سپس بعد از پیوستن به رود بهشت آباد به سمت کارون حرکت میکند ولی سالهاست که با ساخت سدهای کوچکی در مسیر آب این رود از طریق دو تونل اول و دوم کوهرنگ به سرچشمه زاینده رود تغییر مسیر داده شده است. این تونل ها به فاصله چند کیلومتر در زیر کوه نسبتا کم ارتفاعی به نام کارکنان حفر شده اند. در محل سد دوم کوهرنگ آبی هم که از تنگه و منطقه کول خدنگ، کلونشین جاری است، از طریق تونل دیگری به دریاچه کوچک پشت سد دوم هدایت شده است.
تنگه با شکوه و زیبای کول خدنگ
در نزدیکی سد دوم کوهرنگ چادرهایی از کوهنوردان برپا بود، از محل سد دوم کوهرنگ حرکت خود را در مسیر یک جاده خاکی ادامه دادیم تا به محل یک سیاه چادر عشایری رسیدیم. بز و گوسفندان در سکوت شبانگاهی در اطراف این محل پراکنده بودند. اینجا انتهای مسیر حرکت با خودرو برای کوهنوردانی است که قصد صعود به قله کلونچین از مسیر تنگه کول خدنگ را دارند؛ ولی اگر صعود به قله از مسیر یال شرقی و پناهگاه خرسان مورد نظر باشد، مسیر خاکی را باز هم باید ادامه داد.
در نزدیکی سیاه چادر عشایری مینی بوس و خودروهای کوهنوردان پارک شده بود. با یافتن یک مسیر پاکوب در مسیر سیاه چادر، حرکت خود را در مسیر یک دره گونزار ادامه می دهیم و بعد از یکی دو کیلومتر به ابتدای دره کول خدنگ می رسیم، حالا هوا تقریبا روشن شده است و فرصت مناسبی است برای یک نرمش کششی و سپس بعد از صرف صبحانه ای مختصر به حرکت خود در داخل تنگه ادامه میدهیم. روشنایی روز هنوز آنقدر نیست که بتوانم تصاویر با کیفیتی از زیبایی های مسیر و دیواره های عظیم تنگه تهیه کرد، ولی تصاویری که در هنگام برگشت از کوه از این تنگه تهیه می کنم، نشان دهنده عظمت و ابهت و زیبایی این تنگه کوهستانی است، و البته موضوعی که برای من عجیب و جالب بود چشم انداز و زیبایی های موجود در مسیر در هنگام برگشت از کوه آنچنان برایم تازگی داشت که گویی بار اولی است که آنها را میبینم، انگار این زیبایی ها آنچنان که باید و شاید در هنگام صعود به چشمم نیامده بوده و یا به آنها توجه نکرده بودم.
موضوع دیگری که دوست دارم ذکر کنم این است که صعود تابستانه به قله کلونشین از مسیر تنگه کول خدنگ از معدود برنامه های طبیعتگردی و کوهنوردی است که به علت زیبایی و ویژگی خاص مسیر آن تمایل دارم آن را هر چند با وجود سنگین بودن برنامه، دوباره و چندباره تکرار کنم.
دیواره های رفیع با صخره سنگ های یکپارچه و با اشکال شگفت و با رنگ های زرد، قهوه ای، سیاه، خاکستری از مشخصه های بارز و باشکوه تنگه کول خدنگ است. شاید نامگذاری این کوه به نام زردکوه و یا کوه زرده همین رنگ های متنوع زرد و قهوه ای در بافت خاک و دیواره های کوه باشد.
درباره معنای کول خدنگ نیز باید بگویم که واژه کول به معنای تنگه و دره است و خدنگ نیز به معنای تیر و نیزه است. البته خدنگ نام پستاندار کوچکی نیز هست که از لحاظ ساختار شکلی و رفتاری چیزی شبیه راسو، سنجاب، سمور یا گربه است و دست بر قضا یک حیوان یخ زده و خشک شده ای شبیه خدنگ را در قسمتی از مسیرمان در تنگه کول خدنگ مشاهده کردیم.
در قسمتی از ابتدای تنگه نیز به یک یخچال کوچک زیبا میرسیم که بر اثر ذوب برف، دهانه های بزرگی در زیر آن شکل گرفته و غار وسیعی در زیر یخچال ایجاد شده است. سطح اتکای توده عظیم برف و یخ در سطح زمین زیر یخچال تنها با یک سری ستون های زیبای یخی برقرار مانده است و با این اوصاف، فضایی شبیه فضای معابد با سقفی با طاق چشمه هایی گنبدی شکل در زیر یخچال شکل گرفته است. البته متاسفانه نه در هنگام رفت و نه در هنگام برگشت از کوه، فرصت و مجالی برای رفتن به داخل غار یخی زیر یخچال پیدا نکردم و حسرت آن به دلم ماند؛ چون همیشه عاشق این مکاشفات در طبیعت بوده ام. از سقف غار یخی، آب به صورت آبچکان هایی به پایین می ریخت و در زیر آن جویباری از آب را تشکیل میداد که از دهانه دیگری از غار به بیرون جاری میشد.
دره ای سرسبز و یخچالی
با گذشتن از ابتدای مسیر تنگه وارد فضای بازتری از دره میشویم که پوششی سبز از گیاهان دارد. در اوایل این دره نیز به یکی دو چشمه کوچک از آب زلال بر میخوریم. به غیر از اینها در بقیه مسیر به چشمه دیگری نخواهیم رسید و فقط به آب جاری شده از ذوب برف ها دسترسی خواهیم داشت. در قسمتی از مسیر به چادرهایی از کوهنوردان برخورد میکنیم، اینها یک گروه کوهنوردی از شهر اهواز هستند که شب گذشته را در این محل اتراق کرده اند و اکنون عازم قله شده بودند، به جز اینها گروه های کوهنوردی دیگری از کاشان، شهرکرد، شلمزار و اصفهان را میبینیم. قله کلونچین در فصل تابستان، پذیرای گروه های متعددی از سراسر کشور است.
این دره سبز تا چند کیلومتر ادامه دارد و سپس یخچال ها شروع میشوند که تمام پهنه کف دره را اشغال کرده اند و شکاف های عمیق برفی در کناره های یخچال نشان میدهد که ضخامتی سه چهار متری از برف و یخ دارند. عجیب است که این ضخامت برف و یخ تنها در اثر بارش های یکی دو سال اخیر ایجاد شده اند و گزارش های تابستان سال 1397 از این دره حاکی است که به علت خشکسالی سال های قبل هیچ اثری از یخچال در این دره باقی نمانده بود.
یخچال ها در طول روزهای گرم تابستان اکثرا حالت برفی دارند و در قسمت هایی نیز که برف ها یخ زده و سخت شده اند، حالتی شبیه حفرات پلکانی در سطح یخچال ایجاد شده که صعود و فرود از روی آن ها را نسبتا ساده میکند. سطح برف ها عموما گل آلود است و در قسمت هایی نمایی به رنگ سیاه و فلزی پیدا کرده است.
در طی مسیر و در ارتفاعات سمت راست دره، کوهنوردانی را میبینید که به موازات دره در حال حرکت از ارتفاعات هستند تا به مرور ارتفاع کم کرده و وارد دره شوند، اینها کوهنوردانی هستند که برای صعود به قله کلونچین از مسیر جان پناه چال میشان آمده اند، مسیری طولانی که از محل سد اول کوهرنگ شروع میشود.
حدود چهار کیلومتر از روی یخچال های دره پیمایش میکنیم تا سرانجام به فضای مسطح و کاسه ای شکل در پیرامون مخروط قله کلونچین میرسیم. اینجا بر اثر ذوب برف ها جویباری به راه افتاده و فضای مناسبی را برای کوهنوردانی که قصد اتراق شبانه در ارتفاعات کوهستان دارند، ایجاد کرده است.
قله کلونچین به صورت یک مخروط یا هرم بزرگ و یک مخروط کوچک تر در مجاورت آن، در پیش دیدگان ما قرار دارد. اکنون ما در ارتفاع حدود 4000 متری از سطح دریا هستیم.
تلاش در ارتفاع
به علت رقیق شدن هوا در این ارتفاعات و همچنین به علت انرژی فراوانی که در طی صعود چند ساعته به این ارتفاعات مصرف کردیم، ضعف و سنگینی خاصی را در وجود خود حس میکنیم، حالا دیگر گام برداشتن ها برای صعود، سخت تر و سنگین تر از قبل میشود ولی یک کوهنورد برای همین تلاش و پایداری در مسیر است که قدم در کوهستان میگذارد. با هر گامی که برمیداریم یک قدم به موفقیت نزدیک تر میشویم و بنابراین احساس اعتماد به نفس بیشتری در وجودمان شکل میگیرد که ادامه مسیر را در این شرایط دشوار برایمان ممکن میسازد. صدای دسته جمعی گروه کوهنوردان اصفهانی که ساعتی قبل به قله رسیده بودند در فضای پیرامون قله طنین انداز میشود. دور نمایی از آنها را هم میبینم که در یک ردیف در سه تیغ قله ایستاده اند تا عکسی به یادگار بگیرند. دامنه های پر شیب زیر مخروط قله پوشیده از برف و یخچال است. در میان یخچال در کف کاسه زیر مخروط قله، حوضچه کوچکی با آبی به رنگ نیلگون تشکیل شده است. این قسمت از کوهستان ابهت و عظمت ویژه ای دارد.
آهسته و با توقف هایی برای نفس گرفتن و اندوختن ذره ای انرژی برای ادامه صعود، از سراشیبی های تند مسیر قله به بالا میرویم. اینجا حالا یک کوره راه پایکوب و بدون برف است که با صعود به یال سه تیغ مانند اطراف قله به تدریج به قله نزدیک تر میشود. درست در زیر قله، شیب تندی از کوه در پیش رویمان است.
آخرین تلاش هایمان برای کسب موفقیت و رسیدن به قله را در پیش رو داریم. لذت صعود در یک طرف و لذت این تلاش و پایداری نیز پاداشی است بر سخت کوشی ما برای فتح قله های بلند. با وجود سختی های مسیر احساس موفقیت در تلاش برای مقابله با سختی ها و رسیدن به هدف به جسم و روحمان انرژی مضاعفی میبخشد و سرانجام موفق میشویم. اکنون روی قله هستیم، به همدیگر تبریک میگوییم. لحظه زیباییست، لحظه رسیدن به هدف و نتیجه دادن تلاش ها.
کوهنوردان زیادی روی قله هستند و همه به نوبت منتظر گرفتن عکس یادگاری در کنار تابلویی هستند که نام و مشخصات قله را نشان میدهد. ساعت حدود یک و سی دقیقه بعد از ظهر است و ما در ارتفاع 4221 متری از سطح دریا بر روی قله کلونچین، بلندترین قله رشته کوه زردکوه در زاگرس میانی قرار داریم.
اینجا از روی بام زرد کوه، چشم انداز کوه، قلل و دشت های اطراف، در پیش چشمان ما قرار دارد. قلل دیگر زردکوه مانند هفت تنان، شاه شهیدان، دو زرده و چال میشان در یک سمت ما قرار دارند و قلل دیگری مانند قنبر کش، چری و میلی در سمت دیگر. در روبرویمان چشم اندازی از دشت،جنگل و رود بازفت و در پشت سرمان، منطقه صمصامی و دشتک و بازفت قرار گرفته است.
هر چند ما اینجا در روی قله کلونچین در استان چهارمحال بختیاری هستیم ولی مرز استان خوزستان و کوه و دشت های آن، فاصله خیلی زیادی با ما ندارد، جایی که در دور دست ها نمایی از کوه های کینو و مافارارو در هاله ای از مه و غبار می توان تشخیص داد، اینها کوه های در مرز استان خوزستان و استان چهارمحال بختیاری هستند.
برگشت به سد دوم کوهرنگ
ربع ساعتی را در روی قله طی کردیم و سپس عازم برگشت شدیم. برگشت از کوه ها هر چند با سهولت نسبی بیشتری همراه است ولی عموما طول مسیر نمود بیشتری برای کوهنوردان دارد، به عبارتی هر چه فرود می آیید باز هم مسیر ادامه دارد و به این زودی ها تمام نمی شود و به اصطلاح مسیر کش می آید. این بار نیز به همین ترتیب است و به ویژه هر چه در یخچال ها فرود می آییم هنوز یخچال است و یخچالی که تمامی ندارد. انگار که در حال پیمایش در قطب شمال هستیم و قرار نیست به این زودی به خشکی برسیم. باورم نمی شود این مسیر طولانی را از روی یخچال صعود کرده باشیم! چه مسیر خفنی است! کاسه صبرمان به سر رسیده است ولی بالاخره بعد از دو سه ساعتی فرود از روی برف و یخچال به قسمت کم برف و در عین حال سرسبز دره می رسیم ولی هنوز یکی دو ساعت دیگر پیمایش لازم است تا بعد از گذشتن از مسیرهای پر فراز و فرود دره به محل تنگه کول خدنگ برسیم.
در طی مسیر از قسمت هایی از دره می گذریم که نیاز به دست به سنگ و عبور از تخته سنگ های بزرگ و زیبا دارد. دوباره زیبایی و ابهت دیواره های رفیع و رنگین تنگه کول خدنگ در پیش چشمانمان قرار میگیرد. از چشمه ای آب میخوریم و مسیر دست به سنگ فرود از مسیر تنگه را ادامه میدهیم و آن قدر ادامه می دهیم تا بالاخره از این تنگه عظیم خارج میشویم و بعد از مدتی سرانجام در ساعت 8 بعد از ظهر به پای ماشین خود در نزدیکی ساختمان و خانواده عشایری میرسیم.
پیمایش و صعود و فرود امروز ما 15 ساعت به طول انجامیده است. از نظر طول پیمایش مجموعا حدود 25 کیلومتر مسافت را به صورت صعود و فرود کوهستانی طی کرده ایم و از نظر افزایش ارتفاع حدودا 1900 متر صعود و به همین میزان فرود داشته ایم. در حالی که به علت طولانی بودن مسیر از خوردن ناهار نیز صرف نظر کرده ایم. پیرمرد بختیاری و همسر مهربانش با لبخند و به گرمی از ما استقبال میکنند. مهمان بساط چایشان می شویم و با آب آفتابه و قمقمه هایی که از چشمه ای در همین حوالی پر کرده اند، سر و صورت و پاهایمان را میشوییم و از سرویس بهداشتی بسیار تمیزی که در بیرون از ساختمان برای خود ساخته اند استفاده میکنیم و به رسم تقدیر از کمک و مهمان نوازیشان، مبلغی تقدیم ایشان میکنیم.
به سمت اصفهان حرکت میکنیم و پاسی از شب گذشته است که به خانه های خود میرسیم، در این سفر کوله بار تجربیاتمان افزون تر از قبل شده است و این بار نیز مانند همیشه خدا را از بابت سلامتی و انرژی که در ما به ودیعه گذاشته شکر می گوییم.
سه شنبه 30 آبان 1402
دوشنبه 25 مهر 1401
چهارشنبه 24 آذر 1400
یکشنبه 10 مرداد 1400
دوشنبه 07 تیر 1400
دوشنبه 24 خرداد 1400
دوشنبه 13 اردیبهشت 1400
دوشنبه 16 فروردین 1400
یکشنبه 17 اسفند 1399
شنبه 18 بهمن 1399